همای نامه
ای شاه

ای شاه بی خیال مست باتو ام آیا با من مسکین حواست هست

روزگاری دامنت می گیرد آه این فقیران تهیدست

تاکنون آیا کنار کودکانت نیمه شب آشفته خفته استی نه تو بی غم و مستی

تا کنون حتی برای تکه نانی پیش فرزندان خود شرمنده بوده استی نه تو بی غم و مستی

کجا پای تو تا زانو به گل بوده است

کجا چشمانت از بار گناهانت خجل بوده است

شبانگه ناله ی دهقان پیر را که می گرید شنیده استی نه تو بی غم و مستی

نتیجه تصویری برای عکس تاج پادشاهی


. |by-> محیا |Data-> يکشنبه 21 خرداد 1396 . 18:45
ای صنم

ای صنم ناز نکن نازنکن ای صنم

عشوه نکن هلهله آغاز نکن ای صنم

ناز می کشم روز و شب ار عشوه کنی باز می کشم

تابنشینی به برم ای صنم واله و شوریده سرم ای صنم

روز و شب ار بگذرم از کوی تو

می زندم تیر دو ابروی تو

وای به حال من دیوانه که افسار دلم بسته به گیسوی تو

نتیجه تصویری برای عکس قلب و گل


. |by-> محیا |Data-> يکشنبه 21 خرداد 1396 . 18:44
می زده

آن دم که مرا می زده بر خاک سپارید زیر کفنم خمره ای از باده گذارید

تا در سفر دوزخ از این باده بنوشم بر خاک من از ساقه ی انگور بکارید

آن لحظه که با دوزخیان کنم ملاقات یک خمره شراب ارغوان برم به سوغات

هر قدر که در خاک ننوشیدم از این باده ی صافی بنشینم و با دوزخیان کنم تلافی

جز ساغر و پیمانه و ساقی نشناسم بر پایه ی پیمانه و شادی است اساسم

گر هم چو همای از عطش عشق بسوزم از آتش دوزخ نهراسم

نتیجه تصویری برای عکس انگور

. |by-> محیا |Data-> يکشنبه 21 خرداد 1396 . 18:43
پشیمانم

اگر من ترک ارباب وفا کردم پشیمانم

اگر اینگونه با ساقی جفا کردم پشیمانم

من از عمری که با زاهد فنا کردم

من از جوری که در راه خدا کردم پشیمانم

من امشب گوشه ی میخانه می مانم

که داد از ساغر پیمانه بستانم

به هرجا پا گذارم کینه ها بینم

هزاران چهره در آیینه ها بینم

چه جایی خوشتر از میخانه بگزینم

من این جا مست و حیرانم

من امشب گوشه ی میخانه می مانم

که داد از ساغر و پیمانه بستانم

در اینجا هر که در دل باوری دارد

در این جا هر غمی خنیاگری دارد

که در میخانه حتی دشمت

به جای دشنه دستش ساغری دارد

من امشب گوشه ی میخانه می مانم

که داد از ساغر و پیمانه بستانم

در این جا جز به کوی یار راهی نیست

در این جا جز مهین دلدار شاهی نیست

در این جا پادشاه عاشقان ساقی است

که او هم گاهی و گاهی هست گاهی نیست

در این جا خون مردم خفته در خم نیست

در این جا چهره ی آزادگی گم نیست

در این جا تخت شاهی دوش مردم نیست

به نام عشق می خوانم

من امشب گوشه ی میخانه می مانم

که داد از ساغر و پیمانه بستانم

نتیجه تصویری برای عکس شراب


. |by-> محیا |Data-> جمعه 12 خرداد 1396 . 20:28
مجنون مست

ازباده مدهوشم کنید

من همان مجنون مست یاغی ام

روز و شب محتاج جان باقی ام

یک شب کنار زاهد و یک شب کنار ساقی ام

ازباده مدهوشم کنید

در خرقه پنهان می کنم می را و کتمان می کنم

ترک ایمان می کنم

هی بشکنم پیمان و هی تجدید پیمان می کنم

ترک ایمان می کنم

از باده مدهوشم کنید

پندم ای زاهد نده

با که گویم من نمی خواهم نصیحت بشنوم

آی مردم پنبه در گوشم کنید

از باده مدهوشم کنید

دردی کشم دار رفیقان می کشم

پر می کشم همچون همای

در آتشم ای وای و خاموشم کنید

با که گویم من نمی خواهم نصیحت بشنوم

آی مردم پنبه در گوشم کنید

نتیجه تصویری برای عکس جام شراب


. |by-> محیا |Data-> جمعه 12 خرداد 1396 . 20:23
از ماست که بر ماست

بار گنهت گردن بیگانه نینداز

اینگونه به بی رحمی چنگیز نپرداز

خاموش بنشین و لب از ظلم نکن باز

این جور که از دشنه ی این سلسله پیداست

از ماست که بر ماست

از بس که در آیینه به جز خویش ندیدی

از بس که به جز طعنه به جز نیش ندیدی

جایی که به جز کینه در آن پیشه ندارد

جز در پی آزار هم اندیشه ندارد

ابلیس همان جاست

از ماست که بر ماست

این دلهره ی سرد که در آینه پیداست

اینگونه که از چهره ی تاریخ هویداست

هر حادثه ی تلخ که آبستن فرداست

از ماست که بر ماست

نتیجه تصویری برای عکس مجسمه ازادی

همای


. |by-> محیا |Data-> جمعه 12 خرداد 1396 . 20:16
آب طلب نکرده

از باغ می برند چراغانی ات کنند

تا کاج جشن های زمستانی ات کنند

پوشانده اند صبح تورا ابرهای تار

تنها به این بهانه که بارانی ات کنند

ای گل گمان نبر به شب جشن می روی

شاید به خاک مرده ای ارزانی ات کنند

یوسف به این رها شدن از چاه دل نبند

این بار می برند که زندانی ات کنند

یک نقطه بیش فرق رجیم و رحیم نیست

از نقطه ای بترس که شیطانی ات کنند

آب طلب نکرده همیشه مراد نیست

گاهی بهانه ای است که قربانی ات کند


نتیجه تصویری برای عکس درخت کاج


فاضل نظری


. |by-> محیا |Data-> دوشنبه 8 خرداد 1396 . 9:30
دل ساده

ای دل ساده بکش درد که حقت این است

هر چه گفتم مشو عاشق نشنیدی حالا

همچو پاییز بشو زرد

دیدی آخر دم مردانه به جز لاف نبود

بکش از مردم نامرد که حقت این است

آن چه بر عاشق و دل خسته روا دانستی

فلک آخرت سرت آورد که حقت این است

نتیجه تصویری برای عکس قلب


. |by-> محیا |Data-> دوشنبه 8 خرداد 1396 . 9:22
ایران

من که میمیرم چرا با عشق و با ایمان نمیرم

تا برای سرزمینم میهنم ایران نمیرم

آرزو داردم شود خاک وطن آرامگاهم

تا میان کشوری بیگانه سرگردان نمیرم

شرط آزادی و مردی کنج زندان مردن است

شرم از آن دارم اگر در گوشه ی زندان نمیرم

شرم از آن دارم اگر در میهنم ایران نمیرم

هر وجودی دیر و زود از میهنم میرد ولی من

با تو پیمان بسته ام جز بر سر پیمان نمیرم

نتیجه تصویری برای عکس پرچم ایران


شمس خلخالی

. |by-> محیا |Data-> دوشنبه 8 خرداد 1396 . 9:19
کودکی

کودکی بودم و دنبال خدا در بیابان در دشت

در دل جنگل سرسبز کنار دهمان می گشتم

کلبه ای در گذرم بود پر از نور

که خورشید دگر گونه بر آن می تابید

پیرمردی دیدم که پس از خوردن یک جام شراب

به خدا گفت سپاس

آری احساس من این بود که خدا آن جا بود

من خدا را دیدم من شنیدم که خدا گفت بنوش گوارای وجود

نتیجه تصویری برای عکس منظره ی زیبا


Tag's: کودکی ,
. |by-> محیا |Data-> يکشنبه 7 خرداد 1396 . 16:35
ABOUT

سلام!
هنردوستان گرامی به وبلاگ من خوش آمدید.
متن اشعاری رو که پرواز همای می خونن می تونین تو این وبلاگ پیدا کنید.
امیدوارم مطالب این وبلاگ مورد قبولتون واقع شده باشه
CATEGORIES
TAGS
<-TagName-> (<-TagCount->)
LINKS
DES..
OTHER

دانلود آهنگ جدید

کد ِکج شدَنِ تَصآویر

ساخت وبلاگ تالار مشاور گروپ لیزر فوتونا بلیط هواپیما تهران بندرعباس اسپیس تجهیزات عقد و عروسی تعمیر کاتالیزور تعمیرات تخصصی آیفون درمان قطعی خروپف اسپیس فریم اجاره اسپیس گلچین کلاه کاسکت تجهیزات نمازخانه مجله مثبت زندگی سبد پلاستیکی خرید وسایل شهربازی تولید کننده دیگ بخار تجهیزات آشپزخانه صنعتی پارچه برزنت مجله زندگی بهتر تعمیر ماشین شارژی نوار خطر خرید نایلون حبابدار نایلون حبابدار خرید استند فلزی خرید نظم دهنده لباس خرید بک لینک خرید آنتی ویروس
بستن تبلیغات [X]